ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 29 ساله )

ممنون از راهنماییتون اما شوهرم همش میگه من میخوام زن بگیرم میگم من برات کم میزارم میگه نه تو واقعا همه چی تمومی اما مرد حریصه همش بیرون به زنا نگاه میکنه به خدا خسته شدم ازم خواست برم پیشش واسه کار رفتم کنارشم پا به پا همه جوره کنارشم اما اون ذره ای محبت کردن بلد نیست فکر میکنه وظیفه منه دارم براش کار میکنم


مشاور (علی محمد صالحی)

عرض سلام و احترام مجدد.
با توجه به نکات کلی و محدودی که شما بیان میکنید من نمیتونم به شما کمک زیادی بکنم، اما احساس میکنم علاوه بر مسائل و کاستی هایی که شوهر شما داره، خود شما هم تا حدی منفعل هستید، و اون طور که باید و شاید خودتون رو نشون نمیدید و از حقتون دفاع نمیکنید. همانطور که دفعه قبل گفتم زندگی مشترک سختیها و مسائل زیادی داره که باید با اونها مواجه بشیم، و برای حفظ زندگی مشترکمون بجنگیم، و سعی کنیم مسائل رو حل کنیم. اولین قدم در مسیر حل مسائل زندگیمون اینه که اون مسائل و مشکلات رو بپذیریم و قبول کنیم که مثلا زندگی مشترک من اونطور که باید نیست و مشکلات و مسائلی داره؛ که ظاهرا شما از این مرحله عبورکردید و خودتون قبول دارید که مسائلی در زندگیتون هست که باید برطرف بشه؛ مرحله بعد اینه که حاضر باشید برای حل این مسائل راههای مختلفی رو امتحان کنید و زود تسلیم شرایط نشید، و بخاطر آرامش خودتون و بچه هاتون، بر سر زندگی مشترکتون بجنگید، تا اگر بعدا خدای ناکرده مجبور به جدایی هم شدید، تا آخر عمر حسرت نخورید که کاش تلاش بیشتری کرده بودم و زود تسلیم نمیشدم. نکته بعد اینکه، بیان نکردید در مقابل حرفها و رفتارهای همسرتون شما چه عکس العملی نشون دادید، آیا شما احساسات، ناراحتی ها، خواسته ها و دیگر مسائلی که مربوط به زندگی مشترکتون میشه رو کلاً بیان میکنید یا نه؟ اگر شما جزء اون دسته از خانمهایی هستید که هیچ وقت حرف دلشون رو به زبون نمیارن و توقع دارن که شوهرشون خودش متوجه بشه، باید بدونید که کاملا در اشتباه هستید، و اولین قدم اینه که حداقل خواسته ها، نیازها، ناراحتی ها و دیگر مسائلتون رو به زبان بیارید و به شوهرتون منتقل کنید، البته اگه به زبان هم بیارید، هیچ تضمینی وجود نداره که حتما به خواسته هاتون برسید، ولی حداقل اینه که حرفهای نگفته تو سینه شما انباشته نمیشه و باعث فشارهای جسمی و روانی نمیشن، و اگه بیان کردید احتمال داره که شوهر شما به برخی از اونها توجه کنه، ولی وقتی بیان نکردید، مطمئن باشید که شوهر شما هرگز به هیچ کدوم توجهی نمیکنه. البته من نمیدونم شاید هم، شما جزء این دسته از خانمها نباشید ولی من احساس کردم ممکنه جزء کسانی باشید که همیشه حرفهاشون رو تو دلشون میریزن و خواسته ها و اعتراضشون رو بیان نمیکنن. اما در رابطه با اینکه گفتید «شوهرم همش میگه من میخوام زن بگیرم»، کاری که میتونید انجام بدید اینه که دقیقا بعد از رابطه زناشویی که همسر شما به خواسته ش رسید، با لحن مناسب و بدون هرگونه تندی یا ناراحتی، به او بگید نهایت ازدواج با یکی دیگه، و اینکه تو خودت رو اینقدر بخوای به زحمت بندازی و هزینه کنی، و زندگی خودت و خانوادت، آرامش من و از همه مهمتر آینده بچه هات رو بخطر بندازی، همینه که به این احساس و لذت برسی، آیا بنظرت این مسئله، ارزش این همه هزینه و پیامد منفی برای خودت و خانوادت و بچه هات رو داره که بخوای برای رسیدن به اون این کار رو انجام بدی؟؟؟. منظورم اینه که ممکنه بیان این نکته و تذکر، در اون لحظه خاص که تازه لذت جنسی رو تجربه کرده، تاثیر گذار باشه و متوجه اشتباهش بشه، چون خیلی از مردهایی هم که با یک زن دیگه ازدواج کردند، بخاطر عواقب و پیامدهای منفی که براشون داشته از این کار پشیمون شدند.
موفق و سربلند و پیروز باشید

بیشتر بخوانید:
آقایان بیشتر جذب چه خانم هایی میشوند؟؟